برای خاطر عطر نان گرم

ما قصه گوی همه ی آن چه اتفاق نخاهد افتادیم

Friday, October 18, 2013

ناستنکا
 اینجا هوا یک طور غریبیه ، مثل نقاشیای امپرسیون یک طوری که مرز خونه ها با درختای زرد پاییز با کوه با آسمون معلوم نیست. راست جاده رو که بگیرم به درخت های زرد که برسم.دیگه مرز منم با درختا پیدا نیست.
Posted by Unknown at 10:44 AM
Email ThisBlogThis!Share to XShare to FacebookShare to Pinterest

No comments:

Post a Comment

Newer Post Older Post Home
Subscribe to: Post Comments (Atom)

Blog Archive

  • ▼  2013 (18)
    • ►  November (8)
    • ▼  October (10)
      • تکیه شو از پشتی برداشت سیگارو تو زیرسیگاری خاموش...
      • نکنه من اشتباه دارم انجامش میدم مگه همینطوری نیس...
      • بین دخترای کلاسمون جنگ داخلیه هر روز یه کدومشون ...
      • ...
      • عباس معروفی - تمامن مخصوص
      • یکبار گفتم هنوز به مرحله ای نرسیده ام که کسشعر ه...
      • آبی ، آبی ، آبی هردم آبی تر
      • انگار که رسمش این باشد
      • ناستنکا  اینجا هوا یک طور غریبیه ، مثل نقاشیای ا...
      • ما قصه گوی همه ی آن چه اتفاق نخاهد افتادیم

About Me

Unknown
View my complete profile
Simple theme. Powered by Blogger.